نبرش...!
آنقدر سخت، که دلم می خواهد زمان بایستد...!
فریاد بزنم هاااای زمان ذره ای آرامتر...!
نمی رسم به تو...!
نبرش...!
- ۱ نظر
- ۳۰ آبان ۹۲ ، ۱۳:۵۳
آنقدر سخت، که دلم می خواهد زمان بایستد...!
فریاد بزنم هاااای زمان ذره ای آرامتر...!
نمی رسم به تو...!
نبرش...!
اندیشه که نداشته باشی
معاصر بودن را
امروزی بودن برداشت می کنی...
آنوقت هر کجا که
مُد برود
تو هم همانجایی!
و آنگاه ساپورت به میدان می آید...!
و تو میشوی مقلدی ظاهرگرا...!
در این روزهای جنگی نرم
در خط مقدم
ریای خالصانه!
بد دشمنیست...
آنقدر وضع
"درک" بانوان
وخیم شده(!)
که
برای رفع مشکل حجاب
باید به
"غیرت" مردان متکی شوند؟!
امر به معروف و نهی از منکر همگانی هم که
بماند بعد از اصلاح این موارد جنسی!
خوشا آن که
در آغوش تو
جــان دهــد
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
تو هم رفته ای
آب
بیاوری برای ما
مانند عمویت
اما هنوز نیامدی!
عبادت من
بهتر از
عبادت آدم
است
و اینگونه بود که رجیم شد....
بی آنکه دستم باشد
از دستم رفت...
ح س ی ن(ع)
اتاق یزید در زمان حکومت معاویه:
رفیق (پیرمردی 60 ساله): به خدای کعبه قسم که ...
یزید: کدامیک؟
رفیق: چی کدامیک؟
یزید: خدایان کعبه! کدامیک؟ من برای همه شان کم و بیش احترام قائلم؛ ولی دوست دارم بدانم که برای قسم خوردن، کدامیک به ذائقه شما خوش خوراک تر است؟
رفیق: (نگران به اطراف نگاه می کند) در کدامیک از عوالم خیال سیر می کنید؟ پایه های حکومت شما بر دوش مردمی است که به خدای واحد و احد ایمان دارند. اگر سر از معتقدات شما دربیاورند، خدای نخواسته، سر به عصیان و طغیان برمی دارند.
یزید: جدی نیست عموجان! تو هم جدی نگیر.
رفیق: یعنی چه؟!
یزید: مردمی که نماز جمعه شان را بتوان چهارشنبه خواند، بی آنکه هیچ گرد اعتراضی از گورشان برخیزد، مطمئن باش که کلماتی مثل طغیان و عصیان در قرآنشان نیست.
رفیق: ولی در میان همین مردم، کسانی هم هستند که چه از حیث درک و معرفت و چه غیرت و حمیّت، با چند قبیله برابری می کنند.
سید مهدی شجاعی
12000 نفر در کربلا بودند که
برای ح س ی ن(ع)
گریه میکردند!
همین...
ح س ی ن(ع)
دسته
"عزاداری" نمی خواهد
دسته
"وفاداری" می خواهد