سراج

إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى

سراج

إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى

_______________________________
منم و
این صنم و
عاشقی و
باقی عمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر . . .
_______________________________

پیام های کوتاه
پیوندها

۱۴ مطلب با موضوع «نورالعین :: امام خامنه ای» ثبت شده است

پوستر نفوذ | دشمنان عامل دارند . . . !

دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۲۲ ب.ظ

  • انتظار

بسم الله الرحمن الرحیم

متنی که در ادامه آمده است، مشروح بیانات امام خامنه ای در دیدار 19 آبان ماه 95 در جمع مسئولان جبهه فرهنگی انقلاب است. این متن ، از حیث لفظی، بیش از 90 درصد، با آن چه بیان شد، مطابقت دارد و از حیث مفهومی و محتوایی تقریبا 100 درصد، همان است. که فرمودند. این متن را بیش از 30 نفر از حاضران خوانده اند و بیش از 15 نفر در اصلاح آن دخیل بوده اند و مابقی تایید کرده اند.

 


 

مشروح دیدار حضرت امام خامنه ای در جمع مسئولان جبهه فرهنگی انقلاب

بسم الله الرحمن الرحیم  الحمد لله رب العالمین

تشکر می کنم، الحمد لله جلسه بسیار خوبی است، و تجدید عهد و تجدید یادی است. خیلی خرسند شدیم.

گزارش های گویا، مبسوط و پر مغزی بود. گزارش هایی پیش از این هم به ما رسیده بود. این ها حکایت از تلاش و جدیت فراوان دارد و نشان از هوشمندی و آینده نگری است.

الحمدلله بالاخره جمعی پیدا شدند که بدانند کشورشان چیست و بفهمند که ظرفیت کشور چیست؟ به بعضی ها میگویم ولی باور نمی کنند. شما حقیقت ظرفیت های کشور را باور کردید، لمس کردید و به نمایش درآوردید و به بهره برداری رساندید.

الحمد لله همدلی و همزبانی میان ما هست. آنچه در دل من بود شما بیان کردید.

ربط دل من و دل تو ربط عاشقی است***این جا سخن ز مهتر و کهتر نمی رود

مرحوم آقای خوشوقت داستانی را نقل می کردند که عارفی در مکاشفه دیده بود که سکوی بلندی را که جوانانی می آمدند و جست می زدند بالای آن سکوی بلند اما هر آن فرد هر چه تلاش کرد که شبیه آن ها جست بزند نمی توانست. بعد فهمیده بود که چون پیر شده نمی تواند. در سلوک و شهود رؤیت جمال الهی هم همین است. جوان آمادگی اش بیشتر است.

الحمد لله این مفاهیم در دل شما روییده است. اصرار من بر اینکه آموزش بدهید، بپرورانید و جوان پشت سر جوان بیاید، برای همین است.

مانند نیروی ذخیره در جنگ. یک گروه خط می شکنند و نیروی ذخیره بعدی می آید تصرف می کند و ... . جنگ نرم از بابت حضور نیروها مثل جنگ نظامی است که یکسره باید نیروهای تازه نفس و جوان تر جایگزین نیروهای قدیمی تر و جنگ کرده بشوند. لذا جنگ فرهنگی هم مثل جنگ نظامی است. جنگ فرهنگی هم عینا همین جور است با پیچیدگی ها و هوشمندی های خیلی بیشتر. الحمد لله شما راه افتادید و آمدید. ما هم همین حرف ها را داریم.

تشکر می کنم از آقای جعفری؛ ما آقای جعفری را گذاشتیم فرمانده سپاه. برداشت اولیه آن است که سپاه، بیشتر باید کار نظامی انجام دهد، اما آقای جعفری در فرماندهی سپاه هم نظامی گری را انجام دادند هم به موازات آن در فرهنگی گری کار خوبی انجام دادند. به پشتوانه سپاه بود که این نیروهای مردمی جمع شدند. توقعاتی که بیان می شود را فورا جذب می کنند و انجام می دهند.

من از آقای یکتا که در راه اندازی این کار خیلی نقش ایفا کردند و زحمت کشیدند، تشکر می کنم. آقای یکتا، الحق از آن دست آدم هایی ست که تمام نمی شود، همین طور می جوشد. ایشان مثل اسب عربی است. اسب عربی خستگی ندارد، تا وقتی که تمام شود و بمیرد کار می کند. من پیش از این در جمعی خودم را به اسب عربی تشبیه کرده بودم. این آقای یکتا هم اسب اصیل عربی است که واقعا تمامی ندارد.

تعریف آقای عبودتیان را هم که در بیناد خاتم هستند را نیز شنیده ام، قبلا هم گزارش هایی داده بودند. از ایشان هم تشکر می کنم.

گزارش های بسیار خوبی بود. هم افق، هم اوج و هم فضای مجازی و هم بنیاد خاتم. البته گزارش هایی نیز به دست من برای این جلسه رسیده بود. جمله جالبی در یکی از این گزارش ها بود. فردی گزارشی برای من تهیه کرده بود گفته بود که من معلمم و معلم زیر غلط ها را خط می کشد. اما معلم گاهی آینده ای را می بیند در نوجوان که نه پدر مادر او و نه حتی خود او، این آینده را نمی بیند. من در ناصیه روشن اوج چیزی می بینم که برجسته است و پدر و مادر او هم ندیده اند. البته او زیر غلط ها را هم خط کشیده بود.

*****

من با خرج در این زمینه هیچ مشکلی ندارم ولی با این همه خرج بی حساب و کتاب بنده موافق نیستم؛ چه در حد کمش و چه در وسعت زیادش. خرج با حساب و کتاب و مراقبت. باید معلوم باشد که چه می دهیم و چه می گیریم؟ بیت المال است و باید مراقبت شود.

خب الحمد لله شما جوان هستید و اقتضای جوانی، خیز بلند است ...

اما مسائلی که باید با شما مطرح کنم:

*****

قدر این کار را باید بدانید کار بسیار مهمی است و باید وسیله استمرار آن را فراهم کرد. بعضی از دستگاه های دولتی نه اینکه نخواهند کمک کنند ولی شرایط شان اجازه نمی دهد که کمک کنند چون مانع های زیادی سر راهشان است همین دیشب مسئول دولتی پیش بنده بود و می گفت که ما نظامات اقتصادی، انسانی و ... را توانستیم تا یه حدی درست کنیم ولی نظام اداری و مدیریتی را نتوانستیم درست کنیم؛ فلذا این دستگاه های دولتی اگر هم بخواهند با این موانع نمی توانند کمک کنند البته بعضی ها هم کوتاهی می کنند.

به هرحال شما باید این کار را استمرار دهید. کار مهمی است. چرا که فرمود:

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ***چرا که وعده تو کردی و او اجابت کرد

البته منظور من از شیخ این شیوخی نیستند که اینجا حضور دارند. من به این شیخ ها افتخار می کنم. شیخ همان است که خودتون می فهمید (با خنده ایشان و خنده حضار)

مسأله فرهنگ اصل است و مثل هواست. همه آن را تنفس می کنیم، چه بخواهیم چه نخواهیم. باید این هوا را تمیز نگه داشت. فرهنگ اهمیت دارد. دشمن در اول انقلاب به این نکته توجه نداشت و با روش سخت با ما برخورد کرد؛

کودتا، جنگ های قومیتی، جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی کرد. لکن نه تنها اثر نکرد این برخورد سخت، که ما رو مستحکم تر کرد. جنگ، ما را منسجم کرد. جنگ، برای ما گنج بود. بعد از آن ملتفت شدند که راه شکست، کار سخت نیست بلکه کار نرم است، کار فرهنگ است.

چند روز پیش مطلبی می خواندم از یکی از نویسندگانشان، نوشته بود بین ایران و آمریکا، یک انقلاب اسلامی نشسته است که باید آن را برداشت. دشمن به این فکر افتاده انقلاب اسلامی را به شکل مناسب و به شیوه فرهنگی، از سر راه بردارد تا بتواند جمهوری اسلامی را به آمریکا نزدیک کند. محال عقلی هم نیست. ممکن است اتفاق بیافتد. لذا تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی شروع شد. ما این را بیان کردیم ولی اول بعضی ها قبول نداشتند. حتی در صحبت های خود در تلویزیون آن را رد کردند، من هم داشتم آن برنامه را از تلوزیون می دیدم. لکن به تدریج این قضیه خودش را تفهیم کرد. آتش بار دشمن به ستون های اصلی و مراکز اصلی فرهنگی ما حرکت کرد. به خصوص با فناوری های جدید مثل ماهواره، اینترنت و ... دشمن این شبیخون و تهاجم فرهنگی را بیشتر کرد و واقعا هم دارد مجاهدت می کند برای نابودی انقلاب اسلامی.

اعتقاد قطعی و عینی من این است که ما در حوزه فرهنگ، از لحاظ فرهنگی، اوضاع فرهنگی ما از حیث کیفیت و کمیت بهتر است. کیفیت که قطعا بهتر از قبل است کمیت هم احتمالا و با برآورد بنده و به نسبت جمعیت بیشتر است.

شما غالبا جوانید یا در دهه شصت نبودید و یا اگر بودید یادتان نمی آید. در زمان جنگ خیلی ها بودند که اصلا کاری به جنگ و این مسائل نداشتند لکن الان این طور نیست. در زمان جنگ چقدر خانواده ها بودند که نگاه به جنگ هم نکردند.

ما همیشه کسانی را می گوییم که رفته اند. چقدر افرادِ ضد جنگ بودند. کتابی هست درباره نامه های یک آقای دکتر ایرانی در آمریکا، که من ایشان را به خوبی می شناسم، به او مراجعه کرده بودم، با رفیق تهرانی اش، که بنده ایشان را هم می شناسم. مفصل است و درباره موضوعات متعدد آن زمان، با هم در نامه ها، سخن می گویند و از تهران و ایران گزارش می دهد اما یک کلمه هم درباره جنگ و بمباران تهران و ... در آن نیست. مگر می شود آدم برایش همه مسائل یک شهر و کشور مهم باشد اما جنگ کشور و ملتش و بمباران شهرش، برایش مهم نباشد. من در حاشیه آن کتاب نوشتم. این عبرت است. در آن زمان، در آتشفشان حوادث جنگ، عده ای بی اعتنا به این حادثه، عظیم زندگی خودشان را می کردند. سفر خارجی خودشان را می رفتند. مقاله خودشان را می نوشتند و شعر خودشان را می گفتند. غافل ماندند از این واقعه. الان هم عجیب نیست که عده ای به انقلاب و تهاجم فرهنگی بی توجهی می کنند.

اما تفکر انقلاب، رشد پیدا کرده است. کمیت و کیفیت کار فرهنگی هم ارتقاء پیدا کرده و محصولات فرهنگی ما در خارج از مرزها مورد اقبال قرار گرفته اند. لبنان، مصر، ترکیه، عراق و ...، در این ها محصولات انقلابی پیش می رود.

«کن» نباید برای ما ملاک باشد. چون آنجا سیاست بازی خودشان را دارند. ملاک این است که در محیط های نفوذ پذیر فکری و عاطفی، کدام فیلم دارد کار می کند؟ ما باید با جاهایی کار داشته باشیم که با محصولات ما ارتباط عاطفی و احساسی پیدا می کنند مثل مصر که شنیدم یکی از این فیلم ها را دیده اند و به آن هدیه ای هم داده اند.

دشمن هم البته ناشی گری می کند در قضیه این تهاجم ها که ما ان شاء الله از آن استفاده خواهیم کرد.

*****

عمده نظر و هدف شما باید این باشد که چتر گفتمان انقلابی را در کشور باز کنید. هستند کسانی که از تفکر انقلابی، اسم انقلابی و شاخصه های انقلابی خوششان نمی آید. می خواهند جمعش کنند. شاخصه هایی مثل عدالت اجتماعی، استکبارستیزی، محرومیت زدایی، خدمات اجتماعی و ... . آن شاخصه ها و اصولی که امام فرمود.

خیلی ها هستند که برعکس این عمل می کنند. در کشور هستند کسانی از این قبیل که معتقدند کشور را باید بکشانیم به سمت غرب در پیشرفت. با این منطق که پیشرفت کنیم. لکن حواسشان نیست که این پیوستن یعنی تبعیت و دنباله روی از غرب. منطقشان هم این است که پیشرفت بدون این نمی شود. نمی گویند و توضیح هم نمی دهند که کشور که چند دهه این راه را رفته است، به کجا رسیده است؟! بعد از مشروطه و اتفاقا آن موقع حرف هم این بود که سرتاپا غربی بشویم که یکی از آنها کشف حجاب و برداشتن عمامه از سر روحانیون بود و... کارهای پنهانی گسترده ای انجام شد، مانند ترویج فلسفه های غرب در ایران که عادی صورت نگرفته است. ترجمه ها با حساب و کتاب بوده است. در آن 50-60 سال در عین وابستگی چه پیشرفتی کردند؟ ما در آن دوره ها چه پیشرفتی کردیم؟ ملت های دیگر که غربی اند چطور؟ آنها چه پیشرفتی کردند؟ مصر که از زمان بعد از عبدالناصر تا این قضیه بیداری اسلامی 30 و خرده ای سال غربی بود، چه پیشرفتی کرد؟ حالا مقایسه کنید با این 30 و خرده ای سال ایران پس از انقلاب که چه پیشرفتی کرده است. در مصر، دولت وابسته ، فقر و محرومیت، قبرستان نشین ها و ... گاهی خودشان این مقایسه کرده اند که ما کجاییم و ایران بعد از همین 30 سال موشک و ماهواره به فضا می فرستد ....

وابستگی به غرب، ضد پیشرفت است و این یک ادعای منطقی است و رجزخوانی نیست، استدلال دارد. حالا در این جلسه جایش نیست. لازم باشد 3 ساعت می توان برای آن استدلال آورد.

آنها می خواهند گفتمان انقلابی را محو کنند و ما باید در دل ها نفوذ کنیم و باید کارهایمان را ارزیابی کنیم که چقدر دل ها را جذب کرده ایم؟ نسل جوان روایت دارند. شما روایت دارید. اما ما درایت داریم. ما دیده ایم. البته جوان های الان از حقایق اطلاع دقیقی ندارند و ندیدند. نه از قبل انقلاب و خون دل ها در نهضت اسلامی اطلاع دارند و نه زمان جنگ را دیده اند و اطلاع دقیقی دارند ...

از کار های اساسی، تبیین تاریخ انقلاب است. باید در برنامه ریزی های شما یک بخشی به این اختصاص یابد.

پهلوی وقتی روی کار آمد، یکی از اولین کارها، خراب کردن چهره قاجار بود. از قاجار چهره بدی به نمایش گذاشت (البته چهره قاجار بد بود) و بعد توانست حکومت کند ولی ما این کار را نسبت به پهلوی نکردیم، در حالی که چهره پهلوی به مراتب زشت تر از قاجار است. کتاب هایی که از خاطرات خود این ها نوشته شده، بسیار تلخ است. در پشت یکی از کتاب های نوشته شده توسط این ها نوشتم: انقلاب اسلامی کشور را از یک سقوط نجات داد. از یک خطر بزرگ برای کشور.

هم زنش بد بود، هم مردش بد بود، هم علم بد بود، هم محمدرضا بد بود، هم هویدا بد بود، هم فردوست بد بود، هم منصور بد بود و ... همه چیزشان بد بود. بد دل، بد عقاید، بد اخلاق ... خطرهای بزرگی را برای مردم به وجود آوردند. جوان ها اطلاع ندارند. در رفع حیا و ترویج فساد و انجام فساد، در فساد مالی، در فساد اخلاقی و ...

در مسأله دستاوردهای انقلاب ما کم کاری کرده ایم. درست است که نقاط ضعف داریم ولی نقاط قوت را باید برای مردم تبیین کرد و نشان داد مثل همین مسأله زیر ساخت ها که واقعا کاری شبیه به معجزه در زمینه زیرساخت ها انجام شده. مبهوت کننده است در نسبت با قبل از انقلاب. قدرت رقابت با دنیا در نانو، هوافضا و ... برای کشوری که در پایین ترین مراتب علمی قرار داشت. این خیلی مهم است. در زمینه خدمات هم همین طور. خدمات بی نظیری صورت گرفته و چقدر فراوان است. به تصویر کشیدن این ها مهم است. اینها را باید گفت و نه با گفتن زبانی بلکه گفتن هنری لازم دارد. اما در مقابل سیاه نمایی فراوان می شود.

در مورد صراحت و چگونگی آن هم که سوال کردند باید بگویم که صراحت چیز خوبی است. ولی باید مراقب بود که سیاه نمایی نشود. چیزی که نیست را هست نکنیم و چیزی که هست را هم یک کلاغ چهل کلاغ نکنیم. به مجرد اتهام، تاثیر در دل ها دارد و تا بیاید رفع بشود این اتهام، طول می کشد. در کشور هم متاسفانه این سیاه نمایی ها باب شده؛ مثل انتخابات که کاندیداها برای اینکه رای بیارند به جان نظام می افتند و به جای اینکه خودشان را کتک بزنند نظام را می زنند؛ مثل دو تا برادر که وقتی با هم دعوایشان می شه به جای اینکه خودشان را بزنند، پدرشان را می زنند.

*****

براساس گزارش شما که امشب فرمودید و چیزهایی که قبلا خوانده ام، آن چه در گزارش ها پر رنگ نبود، گسترش اخلاق و فضایل اخلاقی بود. مسأله اخلاق خیلی کمرنگ بود هم در خاتم هم در اوج و هم در افق و ... . روی این موضوع، سرمایه گذاری بکنید. ما باید مردم را با اخلاق بار بیاوریم. باید مردم را از تهمت، غیبت، غفلت، حسادت، بخل، جهل، جبن، بدعهدی، بی وفایی و سایر رذائل اخلاقی دور کنیم. الهی اعوذ بک من الغفله و القسوه و البخل و الجهل و الجبن و ... مسائلی مثل حیا رو رواج بدهیم. حیا یکی از فضایل اخلاقی است. دشمن دارد پردۀ حیا را در شبکه های ماهواره ای و رسانه های مجازی می درد و دقیقا دارند بی حیایی را رواج می دهند. حیا بسیار مهم است. اگر ما حیا را ترویج دهیم جلوی فسادهای جنسی هم گرفته می شود. بسیار مهم است.

*****

تقویت بنیه معرفت دینی  عمق دادن:

تقویت بنیه معرفت دینی بسیار مهم است. احساسات خوب است و عواطف خوب است و تحریک آن هم خوب است مثل همین اربعین که مردم با عواطفشون و با احساساتشون شرکت می کنند. اما احساسات می تواند پوچ باشد و باید مبتنی بر مبانی باشد. اما باید اصول و مبانی رو هم در اذهان تقویت کرد. بنیه های فکری خیلی مهم است. بنیه های فکری را، معرفت دینی را باید تقویت کرد. باید وقت مفصل گذاشته شود.

تاکید بنده بر اندیشه ورزان دینی برای همین است. جمع اندیشه ورزان باید تشکیل بشود؛ که البته جمع اندیشه ورزان دینی مهیا شده. این دوستان هم ... صاحبان بیان گویا و .... هستند. این باید 4-5 سال پیش تشکیل می شد. آقایان هم یک سر دارند و هزار سودا. برای نقش اندیشه ورزان دینی در همه حوزه ها، چه دینی، چه سازمانی، چه مدیریتی و چه اداری و اجرایی، باید وقت مفصل گذاشته شود. این آقایان (اشاره به شورای مشورتی) با همه ارادتی که به ایشان داریم، اشتغالات زیادی دارند.

این اندیشه ورزان باید نقششان مشخص شود. مشورت فرق می کند. من دیدم در ساختار، در جایی نوشته بود، شورای مشورتی. یک زمانی به امام می گفتند که مشورت دادیم، امام هم می فرمودند که شما مشورت دادید و من شنیدم ولی من کار خودم را می کنم. مشورتی یعنی این. نباید نقش مشورتی داشته باشند بلکه باید پایه های فکری را بنا نهند و باید اثرگذار باشند. این هیات اندیشه ورز  مجموعه فکری، کار اندیشه ناب اسلامی را پیش ببرد.

تعبیر اتاق فکر را به کار نبرید. این یک گرته برداری از واژه فرنگی است. واژه برخط را هم درست کنید. شما که اهل فرهنگ و جوان هستید، کلمه بهتری را درست کنید. به جای "آنلاین" بگویید "بی درنگ" و به جای "آفلاین" بگویید، "با درنگ". این سلیقه من است. شما چیز بهتری درست کنید. تعبیر های گرته برداری شده را دور کنید.

(در گزارش ها) اشاره شد به طرح ولایت. همین طرح ولایت چیز خوبی بود و باید ادامه پیدا کند؛ که آقای مصباح ادام الله بقائه، هم منبع فکر را داشتند و هم ابزار اجرا را (مانند شاگردان) این تجربه است.

*****

در مورد مخاطب باید بگویم خلق مخاطب که سوال شد به معنای کشف مخاطب است. از 80 میلیون نفر جمعیت، امروز 70 میلیون مخاطب رسانه اند. کودکان 3-4  ساله هم مخاطب رسانه شده اند. گاهی درحین بازی، کشفی می کند که پدر و مادرش هم کشف نکرده اند. افزایش مخاطب مهم است. فقط آن که به ما اعتقاد دارد، مخاطب ما نباشد. نباید مخاطب آشنا و انقلابی و حزب اللهی را فقط جذب کرد بلکه باید به دنبال جذب مخاطب بیگانه (به تعبیر رایج یعنی همان قشر خاکستری و حتی قشر سیاه) باشید.

گر آن بیگانه هم با ما نشیند آشنا خیزد

*****

من خیلی شماها را دوست دارم. صدق شماها را هم قبول دارم. همه این گزارش هایی که ارائه شد، من به صداقت شما ایمان دارم و مطمئنم که این کارها انجام شده؛ اما همه این ها، نشان خروجی نیست. خروجی، به کیفیت این گزارش نیست. اصلا سوء ظن ندارم اما این گزارش، نشان از خروجی نیست. بنده مرتب گزارش می شنوم، در این 30 سال. آدم میدانی هم هستم. چه پیش از ریاست جمهوری که کامل در میدان بودم، چه در زمان ریاست جمهوری که کمی کمتر. با بدنه جامعه هم ارتباط دارم. گزارش های راستی وجود دارد که با خروجی تطبیق ندارد. مثلا صدا و سیما به ما گزارش می دهد که در همه ایران، فیبر نوری کشیده است و ... اما این دفتر ارتباطات مردمی ما که دنبال همین چیزها هم هست، به ما گزارش می دهد که از فلان روستا ها نامه نوشته اند که نه تنها تصویر نداریم که صدا هم نداریم. گزارش راست است اما با خروجی هم خوانی ندارد.

بروید ببینید خروجی هایتان چگونه است؟

شماها می توانید خروجی ها را با کیفیت کنید. این که شما ها می توانید را هم از روی احساساتم نمی گویم بلکه این کاملا مبتنی بر عقلانیت است . مستند به بیان قطعی الهی است.

نباید زودی بگوییم «لا یکلف الله نفسا الا وسعها». خود این آیه را هم نباید اینچنین معنی کرد که ما وسعش را نداریم. یک معنا و تفسیر رایج از این آیه آن است که وقتی انسانی به امری مکلف می شود، اگر نتواند انجام دهد، می گوید لایکلف الله نفسا الا وسعها. چون توان و وسعش را نداریم، تکلیف برداشته شده است. این معنا درست است اما از این معنا درست تر آن است که خدا، به انسان تا وسع و توانش نرسد، تکلیف نمی کند. هنگامی که تکلیفی بر انسان واجب می شود، حتما وسع و توانش را دارد. همان قرآن آیه «لیظهره علی الدین کله»  را هم دارد. پس معلوم می شود چنین وسعتی هست که خدا چنین تکلیفی بر شما گذاشته است. خدا به وسیله شما این کار را می کند. ارائه و گسترش این فکر ناب و دین ناب بر تمام بشریت، بر عهده من و شماست. شما باید بتوانید این دین و برنامه را بر تمام بشریت غالب کنید. این اگر وسع ما نبود به ما واگذار نمی کرد. وقتی تکلیف سنگین روی دوش شما هست، وسع شما هم هست. از ما خواسته شده است. من میگویم که خدا این وسعت را در شما دیده که چنین تکلیفی بر شما گذاشته است.

پس باید همت کنید. ما در دورانی هستیم که تقیه نداریم، اسلام قدرت سیاسی دارد.

اخوان المسلمین یک زمانی 2 میلیون عضو در سراسر جهان داشت. اما قدرت نداشت. اسلام بی قدرت بود. برای همین به اهدافش نمی توانست برسد. گاهی با یک کار اطلاعاتی یک دولت و دستگیری عناصر، همه تشکیلات دچار مشکل می شد. نباید اسلام بی قدرت بسازید. دشمنان و غرب و نهادهای آن طرفی هم، از اسلام بدون قدرت نمی ترسند.

حمایت هم می کنند. باید اسلام با قدرت بسازید. اسلامی که متفکرین دارد، قدرت سیاسی ، نظامی و اقتصادی و ... دارد. این اسلام در دست شماست. تکلیف زیاد است و می توانید.

همین کارها که الان گزارش دادید، اگر 10 سال پیش گفته می شد، انکار می شد. اما رفتید و انجام دادید و توانستید. پس می شود و می توانید.

مخاطبان را افزایش دهید. مخاطبتان را هم فقط جوان انقلابی نگذارید.

در مسأله کتاب که گفتید شمارگان کتاب های انقلابی بالاست. لکن خواندن و مصرف مهم است. کاری کنید که خوانده شود. شما باید تا مرحله خوانده شدن کتاب برنامه داشته باشید، خیلی وقت ها کتاب خریده می شود ولی در کتابخانه می ماند و خوانده نمی شود. شما باید برای آن هم برنامه داشته باشید.

اشاره به مستند هم شد. توان جذب در مستند بالاست. مستند جذاب برای تقویت فکر مخاطب درست کنید. مستندی که جوان هم با واقعیت آشنا شود و هم بتواند مبارزه و مجادله کند.

باید کارهای فرهنگی را به کارهای اجتماعی وصل کنید و این کار را انجام دهید.

اردوهای جهادی خیلی قیمت و ارزش دارد. در اردو ها، رفتار شما به طور طبیعی منتقل می شود و این باعث رشد در سطح کشور می شود. فرض کنید که مثلا 200  گروه جهادی وجود داشته باشد که به نقاط مختلف کشور بروند و با رفتارشان بر مردم تاثیر بگذارند. حالا اگر این گروه ها در فصول مختلف به سراسر ایران بروند. تاثیر بسیار بزرگی خواهد گذاشت.

بحث آسیب های اجتماعی هم خیلی مهم است. در این زمینه ها، بخشی می تواند موضوع کار شما قرار بگیرد.

 

چند روز پیش، در همین جا، جلسه آسیب های اجتماعی را داشتیم. جلسه طولانی هم بود. حدود 3 ساعت طول کشید. البته الان جلسه شما بیشتر از 3 ساعت طول کشیده است. بله برای شما خوب است اما ما معمولا ساعت 10 خواب هستیم. الان که شام هم نخورده ایم و باید شام هم بخوریم و بعد بخوابیم.

دفتر ما و وزارت کشور در این موضوع خیلی فعال شده اند. وزارت کشور گزارش ها و رصد های مختلفی را در این زمینه انجام می دهد. یکی از این گزارش ها درباره «قلعه گنج» بود. از نقاط محروم جنوب کشور. یکی از سازمان ها گزارشی می داد از فعالیت هایی که در آن جا انجام شده است. می تواند این فعالیت، موضوع یک مستند باشد. فعالیتی که آن جا انجام شده، الگویی ست برای اقتصاد مقاومتی. صندوقی درست کرده اند با پول خودشان، همان مبلغ اندک مردم محروم. مبلغ خوبی هم جمع شده است و کار های مختلفی انجام شده است. این همان چیزی است که ما درباره حل مشکلات به دست مردم گفتیم. مردم وقتی کار دیدند و صداقت دیدند، می آیند به میدان.

*****

در مورد تولیدات سینمایی:

ساختن آدم ها مهم تر از ساختن فیلم هاست. مثل عرصه اقتصاد، که ما گفتیم که آن جا که محصول مشابه داخلی

وجود دارد، محصول خارجی وارد نکنیم. الحمد لله پول هم در دستگاه شما کم نیست. اگر پول به خارجی و ... دادیم که برای ما کار کند و کار ساخت، فایده ندارد. نباید رفت دنبال یک کارگردان که کارش خنثی سازی و یا حتی سیاه سازی است و گفت بیا برای ما فیلم بساز و پول خوبی هم به او بدهیم (که شنیدم پول خوبی هم میدید شما(با خنده ایشان و خنده حضار) او اگر فیلم هم بسازد و خوب هم در بیاید و تاثیر هم بگذارد، ما کاری پیش نبردیم در واقع. طرف نوکر بادمجان است. یک وقت یک سلطانی به کسی گفت که بادمجان تلخ است یا شیرین؟ گفت هر چه شما بفرمایید. من نوکر شما هستم، نوکر بادمجان نیستم.

البته اگر نقشه داشته باشیم و آن، خنثی ساز و یا سیاه ساز را هوشمندانه بیاریم که آنها را جذب کنیم و کسی به خیل شما بپیوندد، این خوب است و مهم است. بنده نیز در اوایل انقلاب در حوزۀ شعر، خودم این کار را می کردم. ولی 2-3 فیلم را بگذارید خراب کند تا بیاید، سفارش دادن به بیگانه، اصلا خوب نیست. همان نیروی خودی را تقویت کنید. در سطح با کیفیت.

کارهای شما از لحاظ کمی و کیفی باید بر سینما تاثیر بگذارد. سینمای کشور وضع خوبی ندارد (من خودم از پارسال دوست داشتم که یک کار و جریانی را در سینما شروع کنم و نکاتی را به تفصیل بیان کنم، که متاسفانه به دلیل سرشلوغی خودم از باب مسائل سیاسی و ... وقت نکردم این کار را انجام دهم) لکن شماها باید بر سینما غلبه کنید. کمی و کیفی.

همتتان رو در ساخت فیلم بالا ببرید. همت کنید سالی 20 فیلم با کیفیت بسازید. اگر همت کنید می توانید «لایکلف الله نفسا الا وسعها» (آقای احسان حسنی: خیلی سخت است ( سخت است بله. اما این دستی که شما دارید، یک توانی دارد. اگر با آن ضربه ای به کسی بزنید یک مقدار دردش می گیرد. ولی اگر چند ماه ورزش جودو انجام دهید. جودو درست است؟ کاراته؟ کاراته مثلا کار کنید، با همان دست به کسی بزنید، دستش می شکند. بدن خام بود. این استعداد درش هست. یک زمانی من این ژیمناستیک کار ها را می دیدم. انعطاف بدن آن ها، عجیب است. این بدن ما می تواند با تمرین آن حرکات عجیب را انجام دهد. این استعداد در بدن هست. این استعداد در شما هست و می توانید. ما خیلی به شما اعتقاد داریم.

با صدا و سیما و حوزه هنری هر چه می توانید تعامل و همکاری کنید.

همین افق رو شما سه سال پیش گفتید. سال 92 من خودم باورم نمی آمد که بشود، ولی دیدیم که شد ( هرچند که چند ماه مردم را سر کار گذاشتید و هروقت می زدیم افق، فقط خط و خطوط نشان می داد؛ با خنده حضار)

به آقای عسگری کمک کنید هر چه می توانید. این آقای عسگری، آدم خوب و کارآمد و پر تلاشی ست. نگذارید

مدیریت سازمان، دو شقه شود.

*****

فضای مجازی:

فضای مجازی حقیقتا قتلگاه جوانان و نوجوانان ما شده است. الان یک منطقه عظیمی از این فضا در اختیار دشمن است و هر کار می خواهد می کند و انواع ضربه ها را به ما می زند. شما هم البته کار کردید و خوب کار شده، لکن کافی نیست.

ابتکار نیاز است. باید کاری کنید که دشمن را از فضای مجازی برانید. هدف را این بگذارید که دشمن را بتازانید و پس بزنید. بخشی از آن بر می گردد به کار قانونی و جلوگیری قانونی و ... . لازمه اش آن است که توان ها را خیلی فعال کنید. به یک تحول هوشمندانه نیازمندیم.

در اینجا هم احتیاج است به تشکیل هیات های اندیشه ورز قوی و موثر که بیایند راهکار بدهند. و داریم در جوانان، کسانی که مثل شما فعال هستند و مطلعند. متعدد هم هستند. افرادی هستند جوان، علاقه مند، مسلط بر فضای مجازی، معتقد و ... . داریم از این دسته آدم ها که من تعدادیشان را خودم دیده ام. مثلا همین آقای دکتر انتظاری که هم مسلط فنی و رو به راه و خوب است. سپاه هم باید از ایشان حمایت کند.

باید یک شبکه پیام رسان وسیع با ظرفیت 20 میلیونی ایجاد کنید با تمام جذابیت هایی که شبکه های آنطرفی دارند. باید کاری کنید که مردم دیگر نیازی به تلگرام نداشته باشند. همت را بر این بگذارید.

از من سوال می شود که به شبکه های اجتماعی و مجازی خارجی کنونی که متعلق به دشمن است، وارد بشویم یا نه؟ به نظر ما ورود هوشمندانه، خوب است ولی افرادی بروند و کار دسته جمعی کنند و بنیه داشته باشند؛ که خودشان غرق نشوند و مثال آن غلام و آب جو نشود.

غلامی که آب جوی آرد***آب جوی آمد و غلام ببرد

ورود تهاجمی لازم است و گرفتن میدان از دست دشمن. اثر گذار و تهاجمی باشید نه اثر پذیر.

*****

یک نکته اساسی دارم و نسبت به آن دغدغه دارم:

قرار ما از اول این بود که یک جبهه مردمی تشکیل بدهیم. این نباید فراموش شود (احسنت برخی از حضار). این برای من خیلی دغدغه است و از اول این را با هم عهد کردیم. قرار ما بر این نبود که چند سازمان در بین سازمان های موجود تأسیس کنیم. این قرار ما نیست. نباید سازمان تاسیس کنیم. این سازمان ها باید ستادی بشوند تا اراده و توان مردم را برای دفاع از انقلاب به میدان بیایند.

باید حواسمان باشد به تدریج به یک شیء متحجر، بسته و منقطع از مردم تبدیل نشویم. به شدت مراقب باشید. به ویژه در مجموعه خاتم الاوصیاء.

این رقم هایی که از فعالیت های مردمی و فرهنگی در کشور در گزارش ها بود، عددهای افسانه ای بود. چند هزار هیات و موسسه و ... . این ها فعال باشند و فعال بمانند. تا جبهه محسوب شوند.

*****

مجموعه هیات فکری دینی که تشکیل شده، نباید ویترینی باشد و باید برای کل این مجموعه ها قابل اتکا باشد و کار کنند.

جهت گیری کلی فکری هم باید فرامین حضرت امام و خط امام و نظرات امام باشد. کار اجتهادی ست. ممکن است اختلافی هم وجود داشته باشد. اختلاف ها در امور حاشیه ای و فرعی و نیمه فرعی هم خیلی مهم نیست. این ها حل شدنی است. فصل الخطاب و حل را بگذارید اصول امام و خط امام و انقلاب و اینها.

باید این مجموعه فکری و روحانی یک مدیریت مقبول هم بین خودشان درست کنند. تجربه ای که ما داریم، مجموعه هایی که رییس ندارند، مدیر ندارند، پیشرفتشان کمتر از آن هایی ست که رئیس و مدیر دارند.

*****

نکته ای را به من گفته اند که ان شالله اینطور نیست. آن این است که این مجموعه ها هیچ ارتباطی با هم ندارند.

مجموعه ها با هم، هم افزایی ندارند. ان شاء الله واقعیت ندارد. که این اصلا خوب نیست و اگر اینطور است و واقعیت دارد، باید سریعا آنرا علاج کنید. هر چه سریع تر ترمیم شود. باید کار قرارگاهی باشد. قرار گاه اصطلاح خوبی است. در زمان جنگ، مثلا قرار گاه کربلا وجود داشت که ایشان هم(آقای جعفری) در آن جا بودند. این قرارگاه از هر لشگر و تیپ، چند واحد نیرو می گرفتند و آن نیروها، تحت فرماندهی قرار گاه بودند. هر چند که از حیث پشتیبانی زیر نظر لشگر و تیپ خودشان بودند. هماهنگی واحد ها زیر نظر قرار گاه است. هماهنگی وجود داشته باشد. راهش چیست؟ به عهده شماست.

*****

مراقب باشید نیروهای خوبی که جذب کردید و تربیت کردید از دست نروند. گاهی یک امر کوچک، شبهه ای، برخورد نامناسب و یک مسأله کوچک کاری می کند که نیروها دفع بشوند و حتی از انقلاب فاصله بگیرند. مراقب باشید که این مسائل، نیروها را از چتر انقلاب خارج نکند. برای این واژه کادر سازی هم باید فکری کرد و واژه بهتری جایگزین کرد.

*****

مسأله بانوان هم بسیار مهم است. من در گزارش های تصویری، بعضاً حضور بانوان را دیدم ولی باید برای بانوان خبره و جوان کار کرد. مجموعه ها، زنان جوان را جمع کنند. دختران جوان خیلی خوبی داریم. استعداد های خوبی بینشان هست. مثلا همین کتاب های خوبی که نگاشته شده است. نویسندگان خانمِ خوب و با استعدادی دارند. قلمشان خوب است.

*****

سخن آخر: کارها را برای خدا بکنید تا خدا به شما توفیق بدهد. اثر کار نیز گسترش می یابد. نیت، باید الهی باشد. هر چه می توانید اخلاص را افزایش دهید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

  • انتظار

ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را  از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛  دشمنی اینها تمام نمی شود.

  • بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم | 1394/06/18
  • انتظار

تقوای شخصی و تقوای اجتماعی . . . !

پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۳۵ ب.ظ

دریافت
حجم: 437 کیلوبایت

  • انتظار

افزایش قیمت نفت . . . !

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۴۸ ب.ظ

امام خامنه ای: اگر بنابر تحریم باشد درآینده ملت ایران آنهارا تحریم میکند/بیشترین مجموع نفت وگاز دنیا برای ایران است.گازی که دنیا و اروپا به آن احتیاج دارد/ایران میتواند آنها را تحریم کند اگر لازم باشد.

امام خامنه ای: دشمن از حربه تحریم دارد حداکثر استفاده را می کند. هدفشان این است که حرکت مردم را متوقف کنند/ بنده عقیده ام این است اگر مسئله هسته ای همانطور که آنها دیکته می کند هم پیش برود باز هم تحریم ها برداشته نخواهد شد؛ چون با اصل انقلاب مخالفند.

به نظر میرسه قیمت نفت افزایش پیدا می کنه!

  • انتظار

در پی انتشار "نامه رهبر انقلاب به به جوانان اروپا" از سوی ایشان موجی مبنی بر انتشار این نامه توسط فعالان فضای مجازی و اهتمام نسبت به موضوع در بین ایشان بوجود آمده و این فعالان بر انتشار حداکثری نامه امام تأکید داشتند.

امّا:

۱: باید از خود پرسید که آیا واقعاً ایران به عنوان دومین دارنده ارتش سایبری در جهان(!) توانسته با توجه به دربرگیرندگی جغرافیایی نامه امام در خور شأن آن، موج آفرینی کرده و آن را منتشر نماید؟!

۲: آیا لزوما این نامه به جوانان اروپایی بوده و یا یک محک و تلنگری برای شورای عالی فضای مجازی که نزدیک به پایان دوره سالانه ی خود می باشد و فعالان فضای مجازی نیز تلقی خواهد شد؟!

۳: آیا دومین ارتش سایبری جهان توانسته فراگیرد، که بزرگترین شبکه ی اجتماعی جهان خودِ اینترنت بوده(! - با این نگاه که همه ی مردم دنیا در شبکه های اجتماعی نبوده و شبکه های اجتماعی محیطی بسته برای جستجو هستند) و نه صرفا شبکه های اجتماعی همچون فیسبوک و گوگل پلاس و اینستاگرام و ... ؟!

چرایی نگارش این چند خط را با توجه به آمار زیر به خود شما واگذار می کنم(!):

  • جستجوی کلید واژه "letter4u": آمار بدست آمده در گوگل ۴۱۰ هزار مورد این عدد در طی ۳ روز از تاریخ ۱۵ الی ۱۸ بهمن از ۴۱۰ هزار به ۴۴۳ هزار مورد رسیده است.
  • جستجو با ۳ کلیدواژه "نامه رهبری اروپا": آمار بدست آمده در گوگل ۸۱۰ هزار مورد بوده که در طی ۳ روز از ۱۵ الی ۱۸ بهمن به ۹۶۳ هزار مورد رسیده است.
  • جستجو با ۳ کلیدواژه “Message Ayatollah Khamenei”: تعداد ۵۱۷ هزار مورد.
  • جستجوی جمله "To The Youth in Europe and North America": تعداد ۲۳۹ هزار مورد.

حال باید بررسی نمود که چرا تیتر نامه رهبری و مطلب ایشان که در صفحه اول گوگل با کلید واژه های فوق در موارد ابتدایی نمایش داده می شود در سایت های غیر رسمی و دورافتاده و آن هم بصورت کامنت بدون پیگیری درج شده است؟! و این در حالی است که همین تیتر در "بی بی سی" و "سی ان ان" به عنوان سایت های رسمی و پر بازدید در صفحه اول گوگل به صورت مختصر درج و تنها به یک لینک به صفحه اصلی در مطلبی که درج شده از سایت "خامنه ای دات آی آر" بسنده کرده اند و امکان درج نظر نیز در آنها غیر فعال است.

نتیجهتربیت(ارائه اهداف راهبردی حوزه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) و آموزش(تدریس مسائل فنی با نگاه تربیت محور) جزو بایدهای امروزه ی ارتش سایبری ماست که باید در دستور کار نخبگان فرهنگی ما قرار داده شود و موج آفرینی تنها یک شروع بوده، و تبدیل بزنگاه تبلیغی به یک گفتمان، موردی دیگر از حلقه ی گمشده ی بایدها و نبایدهای فعالان فضای مجازی ماست.

لازم به ذکر است در طی مطلبی که خبرگزاری فارس با عنوان "دیپلمات‌ها برای «پیام» رهبر انقلاب چه کردند؟/ «خواب» عمیق سفارت‌های مجازی ایران" منتشر نموده بود، میبینیم که حتی وزارت خارجه ی ما و حتی سفارت خانه های مجازی ما این نامه را منتشر نکرده و در بازتاب آن تلاشی ننمودند فلذا باید توجه کرد که تنها "جناح فرهنگی مؤمن" است که در این جنگ باید حواس خود را چهاردانگ جمع نموده و با تمام قوا به هسته ی فرماندهی دشمن حمله ور شود.

  • انتظار

Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran

پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

In the name of God, the Beneficent the Merciful

To the Youth in Europe and North America,

The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.

I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.

Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.

The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.

By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?

You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.

My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.

I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.

Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?

Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?

I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.

Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.

Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.

Seyyed Ali Khamenei

21st Jan. 2015

PDF version

Source

  • انتظار

إلى جمیع الشباب فی أوروبا وأمریکا الشمالیة

پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۳۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

إن الأحداث الأخیرة فی فرنسا وما شابهها فی بعض الدول الغربیة أقنعتنی أن أتحدّث إلیکم مباشرة.

أتحدّث إلیکم أیّها الأعزة دون أن اتجاهل دور والدیکم، لأنی أرى مستقبل شعبکم وأرضکم بأیدیکم، وأرى أن الإحساس بضرورة معرفة الحقیقة فی قلوبکم أکثر حیویة ووعیاً. وکذلک فإنی لا أخاطب الساسة والمسؤولین عندکم لأنی أتصور أنهم بعلمٍ ودرایةٍ منهم فصلوا درب السیاسة عن مسار الصدق والحقیقة.
حدیثی معکم عن الإسلام وبصورةٍ خاصةٍ عن الصورة التی یعرضونها عن الإسلام لکم.
قبل عقدین وإلى یومنا هذا، ای بعد انهیار الإتحاد السوفیتی تقریباً جرت محاولات کثیرة لإعطاء هذا الدین العظیم موقع العداء المخیف. وللأسف إن عملیة إثارة مشاعر الرعب والفزع والنفور واستغلالها لها ماضٍ طویلٍ فی التاریخ السیاسی للغرب.
لا أرید هنا أن أتعرض إلى ما یثیرون من أنواع الرعب فی قلوب الشعوب الغربیة وعند استعراضکم العابر للدراسات التاریخیة والنقدیة المعاصرة ستجدون کیف تؤنب الکتابات التاریخیة الأعمال الکاذبة والمزیِّفة للدول الغربیة تجاه سائر الشعوب والثقافات. إن تاریخ أوروبا وأمریکا یطأطئ رأسه خجلاً أمام سلوکه الإسترقاقی والإستعماری وظلمه تجاه الملوّنین وغیر المسیحیین. ثم انّ المؤرخین والباحثین لدیکم عندما یمرون على عملیات سفک الدماء باسم الدین بین البروتستان والکاثولیک أو باسم القومیة والوطنیة إبان الحربین العالمیین الأولى والثانیة یشعرون بالمرارة والإنحطاط.
وهذا بحد ذاته یدعو الى التقدیر؛ ولست استهدف من خلال استعادة قسم من هذه القائمة الطویلة جَلد التاریخ ولکنی أرید منکم أن تسألوا کل مثقفیکم ونخبکم لماذا لا یستقیظ الوجدان العام فی الغرب دائما إلا مع تأخیر عشرات السنین وربما المئات من السنین؟ ولماذا کانت عملیة النظر فی الوجدان العام تتّجه نحو الماضی البعید وتهمل الأحداث المعاصرة؟
لماذا نجدهم فی موضوع مهم من قبیل أسلوب التعاطی مع الثقافة والفکر الإسلامی یمنعون من تکوّن وعی عام لدیکم؟
أنتم تعلمون جیداً أن التحقیر و إیجاد حالة النفور والرهاب الموهوم من الآخرین تشکل أرضیة مشترکة لکل تلک الإستغلالات الظالمة. أرید الآن أن تسألوا أنفسکم لماذا استهدفت سیاسة نشر الرعب والنفور القدیمة الإسلام والمسلمین بقوة وبشکل لا سابقة لها؟ لماذا یتّجه نظام القوة والسلطة فی عالمنا الیوم نحو تهمیش الفکر الإسلامی وجرّه الى حالة الإنفعال؟
هل هناک مفاهیم وقیم فی الإسلام تزاحم برامج ومشاریع القوى الکبرى وما هی المنافع التی تتوخاها هذه القوى من وراء طرح صورة مشوّهة وخاطئة عن الإسلام. ولهذا فإن طلبی الأوّل منکم أن تتساءلوا وتتحروا عن عوامل هذا التعتیم الواسع ضد الإسلام.
الأمر الثانی الذی أطلبه منکم أن تقوموا کردِّ فعلٍ لسیل الإتهامات والتصورات المسبقة والإعلام السلبی وأن تسعوا لتکوین معرفة مباشرة ودونما واسطة عن هذا الدین. إن المنطق السلیم یقتضی أن تدرکوا حقیقة الأمور التی یسعون لإبعادکم عنها وتخویفکم منها فما هی وما هی أبعادها وحقیقتها؟
أنا لا أصرّ علیکم أن تقبلوا رؤیتی أو أیة رؤیة أخرى عن الإسلام، لکنی أدعوکم ألّا تسمحوا أن یستفید هؤلاء من الإدعاءات المرائیة للإرهابیین العملاء لهم وتقدیمهم لکم بإعتبارهم مندوبی الإسلام. علیکم أن تعرفوا الإسلام من مصادره الأصیلة ومنابعه الأولى. تعرّفوا على الإسلام عبر القرآن الکریم وسیرة الرسول الأعظم (صلّى الله علیه وآله وسلّم). وأودّ هنا أن أتساءل: هل راجعتم قرآن المسلمین مباشرة؟ هل طالعتم أقوال رسول الإسلام(صلّى الله علیه وآله وسلّم) وتعالیمه الإنسانیة والأخلاقیة؟ هل اطلعتم على رسالة الإسلام من مصدر آخر غیر الإعلام؟ هل سألتم أنفسکم کیف استطاع الإسلام ووفق أیة قیم طوال قرون متمادیة أن یقیم أکبر حضارة علمیة وفکریة فی العالم وأن یربی أفضل العلماء والمفکرین؟
أطالبکم ألّا تسمحوا لهم بوضع سدّ عاطفی واحساسی منیع بینکم و بین الواقع عبر رسم صورة سخیفة کاذبة عن الإسلام لیسلبوا منکم إمکانیة الحکم الموضوعی. والیوم حیث نرى أن أجهزة التواصل اخترقت الحدود الجغرافیة، علیکم ألّا تسمحوا لهم أن یحاصروکم فی الحدود الذهنیة المصطنعة، وإن کان من غیر الممکن لأی أحد أن یملأ الفراغات المستحدثة بشکل فردی ولکن کلاً منکم یستطیع هادئاً لتوعیة نفسه وبیئته أن یقیم جسراً من الفکر والإنصاف على هذه الفراغات.
إن هذا التحدی المبرمج من قبل لنوع العلاقة بین الإسلام وبینکم أنتم الشباب أمر مؤلم، لکن بإمکانه أن یثیر تساؤلات جدیدة فی ذهنکم الوقاد والباحث.
إن سعیکم لمعرفة الأجوبة على هذه التساؤلات یشکل فرصة سانحة لکشف الحقائق الجدیدة أمامکم، وعلیه یجب أن لا تفوتوا هذه الفرصة للوصول الى الفهم الصحیح ودرک الواقع دون حکم مسبق؛ ولعلّه من آثار تحملّکم هذه المسؤولیة تجاه الواقع، أن تقوم الأجیال الآتیة بتقییم هذه الفترة من تاریخ التعامل الغربی مع الإسلام، بألمٍ أقل زخماً ووجدانٍ أکثر اطمئناناً.

السید على الخامنئی
2015/01/21

منبع

  • انتظار

انتقاد معنایش چیست . . .؟!

يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۷ ب.ظ

انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویی است، این نه چیز خوبی است، نه خیلی هنر زیادی می‌خواهد، نه خیلی اطّلاعات می‌خواهد؛ بلکه انسان با بی‌اطّلاعی، بهتر هم می‌تواند انتقاد کند؛ کمااین‌که الان این مطالبی که شما گفتید، خیلیهایش اصلاً درست نیست؛ یعنی پیداست که شما اطّلاعاتتان ضعیف است. البته ما در این زمینه، عیب اطّلاع‌رسانی داریم. مثلاً راجع به نفت پارس، آن چیزی که شما گفتید، این‌طوری نیست. راجع به بدهی کشور، آن چیزی که شما گفتید، این‌طوری نیست. مسأله‌ی سد، آن چیزی که شما می‌گویید اصلاً این‌طور نیست؛ شما اطّلاعات نادرستی در ذهنتان هست. ببینید آقاجان! انتقاد به معنای عیبجویی، اصلاً هیچ لطفی ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویی کن، من هم از شما عیبجویی کنم؛ چه فایده‌ای دارد؟ نقد، یعنی عیارسنجی؛ یعنی یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمعبندی می‌کند، آن‌گاه از جمعبندی باید دید چه حاصل می‌شود.

  • انتظار

شهوت حلال . . . !

دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ

شما چگونه می‌خواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیت‌المال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند! - و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی می‌ماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملتها بوده‌اند؛ امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترینهایند؛ از هوشیارها هم هوشیارترند. آقایان! مگر مردم نمی‌بینند که ما چگونه زندگی می‌کنیم؟

آن وقتی که جوان حزب‌اللهی ما به جهاد یا به سپاه یا به فلان وزارتخانه می‌رفت و به او می‌گفتند که چه‌قدر حقوق می‌خواهی، می‌گفت این حرفها چیست، مگر من برای حقوق آمده‌ام؟ اصرار می‌کردند که بالاخره زندگی خودت و زن و بچه‌ات باید بگردد؛ یک چیزی بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟ به نظرم اگر شما بروید در دنیا این را نقل کنید، چنانچه کسی وضع چند سال قبل ما را ندیده باشد، خواهد گفت که افسانه است؛ ولی این واقعیت است. این رویداد، در همین ایران و در همین تهران و در همین وزارتخانه‌های ما اتفاق افتاد؛ یکی، دو مورد هم نبود. نماینده‌ی مجلس وقتی اول بار به او حقوق دادند، خجالت کشید حقوق را بگیرد! بعضی از دوستان ما در دوره‌ی اول نمایندگی مجلس، شرمشان آمد و ننگشان کرد که حقوق بگیرند! گفتند ما حقوق بگیریم؟!

برادران! من و شما داریم از آن ذخیره می‌خوریم؛ فراموش نکنید، آن را مردم دیدند. نمی‌شود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از اولیّات زندگی محرومند.

در این راه، از خیلی چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت.

___________________________

امام خامنه ای در دیدار مسئولین (23 مرداد 70)

  • انتظار

رهبر انقلاب امام خامنه ای:

یک عدّه سعى نکنند چهره‌ى آمریکا را بزک کنند، آرایش کنند، زشتى‌ها و وحشت‌آفرینى‌ها و خشونتها را از چهره‌ى آمریکا بزدایند در مقابل ملّت ما، به‌عنوان یک دولت علاقه‌مند، انسانْ‌دوست معرّفى کنند؛ اگر سعى هم بکنند، سعى‌شان بى‌فایده است.

  • انتظار

ولیِ بی یار...!

شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۱۱ ق.ظ

بعد از یک روز تاخیر...

دستم به نوشتن نمی رود...؛ یعنی چیزی نمی آمد که بنویسم...

حالم خوب نیست؛ لیوان آب را بیشتر از او می خواهم انگار!

اصلا، آب می خواهم!

شاید خوردن آب باعث شود شوق او را خواستن در من بیشتر شود...

به هر حال یک سال دیگر "ولیبی یار "ولی" شد...!

ولیِ بی یار شدنتان مبارک...!

پ.ن: از تنهایی و بی یاری که می نویسم، فصل مشترک پیدا می کنیم...! ای یار غریبان و بی کسان... .

  • انتظار

گناهان نابخشودنی...!

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۰۸ ب.ظ

  • انتظار

مایه جلب احترام و محبت باشید

يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۳ ق.ظ

بسیجی

امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) به اصحابش میفرمود:

جورى عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را میبیند، بگوید اینها یاران امام صادقند، رحمت خدا بر امام صادق، مایه‌ى تحسین براى ما بشوید.

رفتار یکایک عزیزان بسیجى، با آحاد مردم باید جورى باشد که بگویند اینها پرورش‌یافتگان نظام اسلامى‌اند؛

مایه‌ى جلب محبّت و احترام براى نظام اسلامى و براى جمهورى اسلامى.

  • انتظار