تو خیلی جدی بگیر!
اتاق یزید در زمان حکومت معاویه:
رفیق (پیرمردی 60 ساله): به خدای کعبه قسم که ...
یزید: کدامیک؟
رفیق: چی کدامیک؟
یزید: خدایان کعبه! کدامیک؟ من برای همه شان کم و بیش احترام قائلم؛ ولی دوست دارم بدانم که برای قسم خوردن، کدامیک به ذائقه شما خوش خوراک تر است؟
رفیق: (نگران به اطراف نگاه می کند) در کدامیک از عوالم خیال سیر می کنید؟ پایه های حکومت شما بر دوش مردمی است که به خدای واحد و احد ایمان دارند. اگر سر از معتقدات شما دربیاورند، خدای نخواسته، سر به عصیان و طغیان برمی دارند.
یزید: جدی نیست عموجان! تو هم جدی نگیر.
رفیق: یعنی چه؟!
یزید: مردمی که نماز جمعه شان را بتوان چهارشنبه خواند، بی آنکه هیچ گرد اعتراضی از گورشان برخیزد، مطمئن باش که کلماتی مثل طغیان و عصیان در قرآنشان نیست.
رفیق: ولی در میان همین مردم، کسانی هم هستند که چه از حیث درک و معرفت و چه غیرت و حمیّت، با چند قبیله برابری می کنند.
سید مهدی شجاعی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.