یک چای مهمان من . . . !
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۳۱ ب.ظ
لال شده ام که تو برایم بگویی از آنچه که باید …
من سر نمی نهم مگر اندر قــــدوم یــــار
من جان نمی دهم مگر اندر سرای دوست
کردی دل مرا ز فـــــــــــــــراق رخت کباب
انصاف خود بده که بود این سزای دوست!؟
مجنــــون اسیر عشــــق شد اما چو من نشد
ای کاش کس چو من نشود مبتلای دوست
.
.
.
"حضرت امام خمینی رحمه الله علیه"
بگو حل می شود...