عالم بالا . . . !
مدعی گوید که در عالم بالاست بهشت
هر کجا نام تو افتاد همانجاست بهشت
_____________________
پ.ن:وقت خوش با تو بسر شد . . . !
- ۹ نظر
- ۰۸ تیر ۹۳ ، ۰۹:۲۶
مدعی گوید که در عالم بالاست بهشت
هر کجا نام تو افتاد همانجاست بهشت
_____________________
پ.ن:وقت خوش با تو بسر شد . . . !
خدا را چه دیدی
شاید ماه نزول قرآن
تغییر کرد . . . !
_________________
پ.ن: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
"...خدایا چه دنیایی خلق کرده ای ؟چه آسمان های بلند،چه گل های رنگا رنگ ،چه دریا ها، چه کوه ها ،صحراها،جنگل ها ، چه دل های شکسته ای ،چه رو حهای پژمرده ای ، چه دردهای کشنده ای ،چه عشق ها، چه فداکاری ها،چه اشک ها و چه حرمان ها...
عجیب آن که ، بزرگی و عظمت انسان را در درد و غم و حرمان قرار دادی ،جهان را بدون درد و ناله و حرمان نمی خواهی.
ما هم عشاق وجود توییم که دل سوخته ودست پا شکسته به سویت می آییم.تو ما را در آتش غم سوزاندی و خمیره ی خاکی ما را با کیمیای عشق، به روحی فوق زمین وآسمان ها مبدل کردی که جز تو نمی خواهد و جز تو نمی پرستد."
_____________
پ.ن: 31 خرداد سالروز شهادت شهید دکتر مصطفی چمران
انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویی است، این نه چیز خوبی است، نه خیلی هنر زیادی میخواهد، نه خیلی اطّلاعات میخواهد؛ بلکه انسان با بیاطّلاعی، بهتر هم میتواند انتقاد کند؛ کمااینکه الان این مطالبی که شما گفتید، خیلیهایش اصلاً درست نیست؛ یعنی پیداست که شما اطّلاعاتتان ضعیف است. البته ما در این زمینه، عیب اطّلاعرسانی داریم. مثلاً راجع به نفت پارس، آن چیزی که شما گفتید، اینطوری نیست. راجع به بدهی کشور، آن چیزی که شما گفتید، اینطوری نیست. مسألهی سد، آن چیزی که شما میگویید اصلاً اینطور نیست؛ شما اطّلاعات نادرستی در ذهنتان هست. ببینید آقاجان! انتقاد به معنای عیبجویی، اصلاً هیچ لطفی ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویی کن، من هم از شما عیبجویی کنم؛ چه فایدهای دارد؟ نقد، یعنی عیارسنجی؛ یعنی یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمعبندی میکند، آنگاه از جمعبندی باید دید چه حاصل میشود.
شما چگونه میخواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند! - و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملتها بودهاند؛ امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترینهایند؛ از هوشیارها هم هوشیارترند. آقایان! مگر مردم نمیبینند که ما چگونه زندگی میکنیم؟
آن وقتی که جوان حزباللهی ما به جهاد یا به سپاه یا به فلان وزارتخانه میرفت و به او میگفتند که چهقدر حقوق میخواهی، میگفت این حرفها چیست، مگر من برای حقوق آمدهام؟ اصرار میکردند که بالاخره زندگی خودت و زن و بچهات باید بگردد؛ یک چیزی بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟ به نظرم اگر شما بروید در دنیا این را نقل کنید، چنانچه کسی وضع چند سال قبل ما را ندیده باشد، خواهد گفت که افسانه است؛ ولی این واقعیت است. این رویداد، در همین ایران و در همین تهران و در همین وزارتخانههای ما اتفاق افتاد؛ یکی، دو مورد هم نبود. نمایندهی مجلس وقتی اول بار به او حقوق دادند، خجالت کشید حقوق را بگیرد! بعضی از دوستان ما در دورهی اول نمایندگی مجلس، شرمشان آمد و ننگشان کرد که حقوق بگیرند! گفتند ما حقوق بگیریم؟!
برادران! من و شما داریم از آن ذخیره میخوریم؛ فراموش نکنید، آن را مردم دیدند. نمیشود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از اولیّات زندگی محرومند.
در این راه، از خیلی چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت.
___________________________
امام خامنه ای در دیدار مسئولین (23 مرداد 70)
بعضی از ما هم
دین را گوشه ای از زندگی گذاشتیم
گاه گاهی هم به دین سر میزنیم!
آنجا که خانه بزرگ نیاز داریم!
آنجا که مرکب خوب باید داشته باشیم! و ...
________________________________
پ.ن.1: مصرف گرایی!
پ.ن.2: نمی توانیم دین داری کنیم وقتی که بر دنیا مسلطیم!
پ.ن.3: دین خوبه که، اما دنیاتم داشته باش! درواقع نماز رو پشت علی(ع) بخون، غذا رو پیش معاویه بخور!!!
پ.ن.4: در دین داری اهل حرفیـــم: وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ - الحج:11
ترجمه مشکینی: و از مردم کس هست که خدا را یک طرفه مىپرستد (در اعتقاد مردّد، و در عمل معلّق است) پس اگر خیرى (ثروت، صحت، مقام) به او رسید بدان دلگرم شود، و چون آزمونى (ضررى در مال و جان) به او رسید رخ برتافته برمی گردد. چنین کسى در دنیا و آخرت خود زیان کرده است (در دنیا اعمالش حبط و در آخرت گرفتار کیفر شرک و فسق است)، این است همان زیان آشکار
پ.ن.5: استاد پناهیان | دین برای آبادانی دنیا
بعد از سی و اندی سال در جمهوری اسلامی برای انجام یک فریضه واجب باید خون داد...!
چند تجربه ی دیگر باید در تاریخ تکرار شود تا دیگر برای حفظ اصول یا فروع دین نیاز به ریخته شدن خون، آن هم به این شکل نباشیم...؟!
امشب، شب شهادت مادر(س) صف طویلی از ماشین های منتظر برای پر کردن باک بنزینشان را دیدم؛
سفر ایرادی ندارد، اما کاش قدری در نشانه های(آیات) طبیعت بیشتر تفکر و تأمل می کردیم؛
مثلا کاش می شد فردا، حجاب را در طبیعت می دیدیم...!
یا مثلا غیرت را...!
حفظ حرمت، پیشکش...!
وَهُو الَّذی َمدّ الاَرضَ وَ جَعَل فیِها رَواسِیَ وَ انهراَ وَ مِن کُلّ الّثمرات جَعَل فِیها زَوجَین اثِنیْن یُغشِی الیَّل النَّهاَر اِنَّ فِی ذَلک لایتٌ ِلِقوم یتَفَکَّرون* رعد/3
اوست خدائی که زمین را گسترانید و در آن کوهها و نهرها قرار داد و از هر میوه ای دو جفت در آن قرار داد. او روز را با شب میپوشاند، همانا در این امور برای کسانی که میاندیشند نشانههای است.
حیف، صد حیف که نویسنده ی خوبی نیستم.....
امام خمینی مدت ها بود که دریافته بود فردی که به عنوان قائم مقام رهبری معرفی شده نه تنها شایستگی های لازم را ندارد، بلکه حتی اصلاح شدنی هم نیست، و همین امر ایشان را به سمت اتخاذ تصمیمی سرنوشت ساز برای آینده جمهوری اسلامی سوق داد؛ این تصمیم بالاخره در نامه 6 فروردین ایشان نمایان شد.
نامههای سرنوشت ساز امام در ۶ و ۸ فروردین ۶۸ برای آیت الله منتظری و طرفداران او بسیار گران آمد؛ واکنشها نسبت به این نامهها در همان روزها قابل پیش بینی بود؛ شوکه شدن شخص آیتالله و واکنش پرخاشگرانه و بی ادبانه او نسبت به این نامه در پنهان ( آن طور که در خاطرات منتظری آمده است) و اعلام اطاعت آیتالله از این نامه در آشکار، از جمله این واکنشهاست. این واکنشها البته دامنه کمی و کیفی گسترده تری پیدا کرد.
نوشتار ذیل کوششی است در جهت تبیین حواشی بوجود آورده این نامه.
ماجرا چه بود؟
بزرگی
عذاب های دیگر را
نمی دانم
امّا برای، منِ عاشقِ تو
بزرگترین عذاب
غیبت است...!
بعد از یک روز تاخیر...
دستم به نوشتن نمی رود...؛ یعنی چیزی نمی آمد که بنویسم...
حالم خوب نیست؛ لیوان آب را بیشتر از او می خواهم انگار!
اصلا، آب می خواهم!
شاید خوردن آب باعث شود شوق او را خواستن در من بیشتر شود...
به هر حال یک سال دیگر "ولی" بی یار "ولی" شد...!
ولیِ بی یار شدنتان مبارک...!
پ.ن: از تنهایی و بی یاری که می نویسم، فصل مشترک پیدا می کنیم...! ای یار غریبان و بی کسان... .
این روزها متعلق به امام عسگرى (ع) است، که میتواند الگوى همهى مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامى که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقواى او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختىها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتى به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت. در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونهها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتى با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این میشود الگو؛ جوان احساس میکند یک نمونهى عالى در مقابل چشم دارد. آن امام بزرگوار، جوادالائمه (علیهالسّلام) است که در بیست و پنج سالگى شهید شده است؛ این امام عسگرى (علیه الصّلاة و السّلام) است که در بیست و هشت سالگى به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانى که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.
خدای متعال در زبان این تأثیر را قرار داده است، در امر و نهی این اثر را قرار داده است، ما چرا این حکم الهی را درک نمی کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار الهی استفاده کنیم؟ عمل کنید تا ببینید می شود یا نمی شود. حرف بزنید، بگویید، یک کلمه، بیشتر هم نمی خواهد. لازم نیست سخنرانی بکنید، کسی را که می بینید خلافی مرتکب می شود، دروغی را، غیبتی را، تهمتی را، کینه ورزی نسبت به برادر مؤمن را، بی اعتنایی به محرمات دین را، بی اعتنایی به مقررات را، اهانت به پذیرفت های ایمانی مردم را، پوشش نامناسب را، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد، یک کلمه، لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید: این کار شما خلاف است، نکنید. شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه خشک می شود، تأثیر امر و نهی زبانی -اگر انجام گیرد- از تأثیر مشت پولادین حکومت ها بیشتر است...
آیـت الله العظمی بـهـجـت [ره]:
● بـرای دوری از ریـا, ≺لاحول و لاقوه الا بالله≻ زیـاد بـگـوئـیـد.
● بـرای درمـان عـصـبـانـیـت, زیـاد ≺صـلوات≻ بـفـرسـتـیـد.
● بـرای تـمـرکـز فـکـر, زیـاد ≺لااله الا الله≻ بـگـوئـیـد.
● بـرای رفع اختلاف زوجین≺صدقه متعدد به افراد متعدد≻ بدهید.
وقتی
عاشق باشی
دلتــــــــــــ
الآن می خواهدش
تا جمعه
دیـــــــــــــــر است!
إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
هروقت،
برای هرچیزی،
برای هر چیزی؛
دلت گرفت،
تنها شدی،
شکسته شدی،
بی پناه شدی؛
برای حسین، اشک بریز...
مَن کَانَ لِلّهِ کَانَ اللَهُ لَهُ
کسی که برای خدا باشد ، خدا برای اوست
دریافت حجم: 4.87 مگابایت